داستان دو دشمن قسم خورده، آپتیموس پرایم و مگاترون، که زمانی مثل دو برادر با هم صمیمی بودند و سرنوشت سایبرترون را برای همیشه تغییر دادند.
پس از غرق شدن یک کشتی، ربات باهوشی به نام رز در جزیره ای خالی از سکنه سرگردان می شود. او برای زنده ماندن در این محیط طاقت فرسا، با حیوانات جزیره دوست می شود و از بچه غاز یتیمی مراقبت می کند.
پس از یک اتفاق ناگوار، سه نسل خانواده دیتز به خانه خود بر می گردند. زندگی لیدیا هنوز تحت تاثیر بیتل جوس است و وقتی متوجه می شود دختر نوجوانش ناخواسته دروازه آن جهان را باز کرده، همه چیز به هم می ریزد.
درگیری و خصومت درازمدت بین دو شهر مرفه و زیرزمینی بیشتر شده است. این خصومت و دشمنی شدید، در نهایت منجر به جنگی بزرگ، و یتیم شدن دو خواهر به نامهای وایولت و پاودر (ملقب به جینکس) میشود. اما زمانی که...
وقتی بیکینی باتم ناگهان از اقیانوس جدا می شود، باب اسفنجی و سندی چیکس باید به زادگاه سندی یعنی تگزاس بروند و با کمک خانواده او بیکینی باتم را از چنگال یک مدیرعامل شرور نجات دهند.
وقتی آرزوی جسورانه فِرِدی لوپین او را تبدیل به گرگینه می کند و یک ماه شرور را روی زمین قرار می دهد، فِردی باید پیش از برخورد سیاره زمین با ماه، نظم را به کیهان برگرداند.
مایا و خرس عروسکی اش به همراه خانواده به گردش رفته اند؛ اما هیچ کس با او بازی نمی کند. وقتی او در خلوت خود آبمیوه به خصوصی را می خورد، کوچک می شود و همه چیز برایش تغییر می کند.
میگل قراره در مسابقه استعداد یابی جلوی خانواده و اقوامش اجرا کنه ...